پایشگران

تیتر مقاله

۱۴۰۲/۷/۱۸
3 دقیقه

يكي از مهمترين جنبه‌هاي مديريت در شرايط اضطراري پرتوي، توانايي ارزيابي سريع و همه‌جانبه اقدامات حفافظتي مورد نياز مي‌باشد. لازم است براي مديريت سانحه و انجام اقدامات حفاظتي از اطلاعات كليدي و قابل دسترس استفاده شود. ارزيابي و تصميم‌گيري در مواجهه با سانحه، فرآيندی مداوم و پويا بوده كه با دسترسي به اطلاعات تكميلي و جزئي‌تر، ارزيابي اوليه را تصحيح مي‌نمايد.

اهداف پايش اضطراري

اهداف پايش اضطراري عبارتند از:

الف. ارائه اطلاعات لازم به‌منظور طبقه‌بندي سانحه[1]

ب. كمك به تصميم‌گيری در مورد تشخيص ضرورت انجام اقدامات حفاظتي و مداخله‌اي براساس آستانه‌هاي مداخله‌ عملياتي[2]

ج. همكاري در جلوگيري از گسترش آلودگي

د. ارائه اطلاعات براي محافظت از كاركنان اضطراري

ه. ارائه اطلاعات دقيق و به‌موقع در مورد ميزان و شدت خطرات ناشي 

و. تعيين وسعت و مدت خطر

ز. ارائه جزئيات مربوط به خصوصيات فيزيكي و شيميايي خطر

ح. تأييد ثمربخش بودن اقدامات بازيابي مانند روش‌هاي رفع آلودگي و غيره. 

برخی اولويت های‌ اندازه‌گيري‌هاي مختلف در يك سانحه بزرگ راكتوري:

ـ آهنگ دز محيطي گاما يا بتاي ناشي از ابر راديواكتيو[3]، ته‌نشست يا چشمه

ـ غلظت هسته‌هاي پرتوزا در هوا

ـ نقشه‌هاي ته‌نشست يد 131، سزيم 137 و ديگر هسته‌هاي پرتوزاي مهم

ـ مخلوط هسته‌هاي پرتوزا در ته‌نشست

ـ غلظت هسته‌هاي پرتوزاي موجود در مواد غذايي، آب آشاميدني و ديگر نمونه‌ها

كليات پايش

سازمان پايش

برخي از افراد و نهادهاي رسمي به‌ دلايل مختلف و به‌ طور معمول اقدام به پايش پرتوگيري محيطي و مقادير آلودگي راديواكتيو مي‌نمايند. در برنامه‌ريزي اضطراري اطلاع و آگاهی از نهادهای در نظر گرفته شده، از تجهيزات نيروهاي آموزش‌ديده و ديگر مواردي كه قادر به پشتيباني هستند، لازم است. نهادهاي پاسخ به‌صورت دوره‌اي و به‌منظور كسب آمادگي براي مقابله با سوانح پرتوي، بايد اقدام به برگزاري رزمايش يا دوره‌هاي آموزشي نمايند.

نهاد عمومي پايش در اين راهنما براساس ساختار سازماني راهنماهاي ديگر براي آمادگي پاسخ اضطراري(1)، سوانح راكتوري(3) و يا ديگر ارزيابي‌هاي سوانح پرتوي(2) است.

طراحي برنامه نمونه‌برداري و پايش اضطراري

طراحي برنامه نمونه‌برداري و پايش اضطراري براساس اهداف اصلي تدوين شده صورت مي‌گيرد. در همين راستا، ابتدا سؤالات مورد نياز طرح شده و سپس برنامه‌اي طراحي می شود كه در آن نيازمندي‌هاي مختلف (نظير نيروي انساني متخصص، تجهيزات و امكانات آزمايشگاهي) در نظر گرفته شده است.

در طراحي اين برنامه معرفي توانمندي‌هاي موجود و مهارت‌هاي فني مورد نياز لازم است. در اين فرآيند، تعيين نقش و مسؤوليت هر يك از نهادهاي پاسخ و متخصصين فني، حائز اهميت فراوان بوده و تهيه دستورالعمل‌هاي عملياتي پايدار براي هر كاربرد يا فعاليت، ضروری است. اين نهادهاي مسؤول به ‌منظور توسعه توانمندی پايش، ايجاد موافقت‌نامه‌هاي دوجانبه با سازمان ها را براي استفاده از توانمندي‌ها و منابع يكديگر و كوتاه نمودن زمان پاسخ، بايد مدنظر قرار دهند.

 

در جريان سانحه هسته‌اي يا پرتوي و يا بلافاصله پس از وقوع آن، وظايف سنگيني ممكن است به عهده منابع پاسخ گذاشته شود؛ به‌همين دليل حصول اطمينان از عملكرد كارآمد و مؤثر اين منابع ضروري است. در ابتدا لازم است تمام داده‌هاي هواشناسيِ و مدل‌هاي پيش‌بيني در دسترس، براي تعيين نواحي جغرافيايي كه مردم آن‌ مناطق ممكن است تحت تأثير پخش مواد پرتوزا قرار گيرند، استفاده شوند.

اولويت‌بندي در پايش و نمونه‌برداري با درنظر گرفتن بافت آن مناطق انجام مي‌شود. به عنوان مثال آيا منطقه مسكوني، صنعتي، كشاورزي يا روستايي است و يا چه نوع فعاليت‌هاي صنعتي، خدمات عمومي و زيرساخت‌هاي موجود در آن، وجود دارد.

نياز به انجام اقدامات حفاظتي براي انسان‌ها، موجودات زنده، محصولات غذايي و منابع آبي، اعمال محدوديت در استفاده از آب و مواد غذايي و نگهداري يا بازيابي زيرساخت‌هاي حياتي[4] بايد بر اساس آستانه‌هاي مداخله عملياتي و ساير عوامل تعيين ‌شوند.

 در ابتداي عمليات پاسخ، تعيين مناطقي كه واقعا آلوده شده‌اند بر آناليز كمي اولويت دارد مخصوصاً وقتي كه منابع پاسخ محدود هستند.

در سوانح هسته‌اي شديد، ممكن است نياز به پايش فوري نواحي وسيعي (1000 - 100 كيلومتر مربع) وجود داشته باشد؛ به‌همين دليل،  توصیه مي‌شود براي پايش اوليه و رديابي ابر راديواكتيو، ايستگا‌ه‌هاي انداز‌ه‌گيري خودكار كه در اطراف نيروگاه هسته‌اي نصب مي‌شوند، آهنگ دز محيط را به‌طور پيوسته اندازه‌گيري نموده و به يك مركز اضطراري ارسال نمايند. اگر اين ايستگاه‌هاي اندازه‌گيري قادر به تعيين ذرات موجود در هوا  و يْد گازي و نيز نقشه‌اي با نقاط نمونه‌برداري از پيش‌ تعيين‌شده (حداقل 50 نقطه در اطراف نيروگاه هسته‌اي) آماده باشند بهتر است. مدل‌سازي رايانه‌اي انتشار[5] ابر راديواكتيو با در نظر گرفتن منابع آلودگي، شرايط آب و هوايي و ساير اطلاعات مي‌تواند در تعيين اولويت‌هاي پايش كمك كند، چرا كه نواحي پرجمعيت با بيشترين ميزان آلودگي، اولويت بالاتري در برنامه پايش دارند؛ تركيب هسته‌هاي پرتوزاي پخش شده، به ماهيت سانحة راكتوري بستگي دارد. هسته‌هاي پرتوزاي فرّار مانند يد 131، 132 و 133، تلنيم 131 و 132، سزيم 134 و 137، روتنيم 103 و 106 و گازهاي نادر بيشترين احتمال پخش را دارند. در طي روزها و هفته‌هاي اول بعد از سانحه، بيشترين سهم دز، مربوط به هسته‌هاي پرتوزاي با نيمه‌عمر كوتاه نظير يد 131 و 132، تلنيم 132، روتنيم 103، باريم 140 و سزيم 141 خواهد بود. اين مسأله بايد در زمان تهيه برنامه پايش و نمونه‌برداري مد نظر قرار گيرد.

طراحي برنامه پايش اضطراري و نمونه‌برداري، براساس مقياس سانحه و ميزان در دسترس بودن گروه‌هاي متخصص براي پاسخ به حوادث پرتوي صورت مي‌گيرد.

(الف) تعداد گروه‌هاي پايش با توجه به مقياس پخش مواد پرتوزا تعيين شده و از يك تا تعداد زيادي گروه مي‌تواند متغیر باشد. نتايج اندازه‌گيري از صحنه سانحه به مركز كنترلي كه گروه‌هاي پايش از آن‌جا هدايت مي‌شوند، ارسال مي‌گردد. نمونه‌ها براي طيف‌نگاري گاما يا آناليزهاي ديگر فرستاده مي‌شوند.

(ب)  در صورت پخش آلودگي سطحي ناشي از ريزش مواد راديواكتيو[6]، بايد به مناطق مرتفع، نواحي كه باران باريده، مراكز جمعيت و مناطق توليد مواد غذايي توجه ويژه‌اي گردد.

(ج)  جزئيات آلودگي افراد را براي اقدامات احتمالي بعدي نظير غربالگري، ارزيابي و اندازه‌گيري آلودگي داخلي ثبت كنيد.

(د)  دوره تناوب نمونه‌برداري و پايش، نقاط نمونه‌برداري و غيره را تعيين نموده و جابجايي و تغيير آنها را پيش‌بيني كنيد.

 

سوانح با مقياس كوچك

براي سوانحي با مقياس كوچك نظير مفقود شدن چشمه، حادثه جزئي حمل و نقل و پخش[7] خفيف مواد پرتوزا تنها به‌وجود فردی ماهر در زمينه تكنيك‌هاي پايش پرتوي و يك كيت پايش پرتوي[8] نياز است. فرد متخصص يا ارزياب پرتوي در استفاده از وسايل پايش و تفسير اندازه‌گيري‌ها بايد مهارت كافي داشته باشد. اين فرد مي‌تواند يك بازرس پرتوي (داراي مجوز)، مسؤول بهداشت، پزشك بيمارستان، كارمند دانشگاه، مأمور آتش‌نشاني و يا غيره باشد. كيت پايش اوليه شامل يك دستگاه اندازه‌گيري آهنگ دز با دامنة پاسخ متوسط و يك دستگاه پايش آلودگي قابل حمل مي‌باشد.

در مناطق با گستردگي وسیع جغرافيايي، احتمالا افراد ماهر در زمينه تكنيك‌هاي پايش پرتوي در شهر‌هاي اصلي مقيم بوده و براي مناطق دور ممكن است به آموزش افرادي با مهارت‌هاي كمتر نياز باشد. اين آموزش شامل استفاده اوليه از كيت پايش و چگونگي ارتباط و گزارش شرايط حادثه و اندازه‌گيري‌هاي مربوط به متخصص پرتوي براي ارزيابي و ارائه مشاوره در خصوص اقدامات احتياطي و بازگشت به شرايط اوليه است. مأموران آتش‌نشاني، پليس و يا ديگر كاركنان پاسخ محلي براي اين كار می توانند مناسب باشند، مشروط بر اين‌كه آموزش‌ مورد نياز را ديده و تجهيزات پايش را در اختيار داشته باشند. در اين سازمان‌دهي در هر ساعت از شبانه‌روز براي هماهنگي‌ و ارسال اطلاعات بين گروه پايش و ارزياب پرتوي، سيستم‌ ارتباط اضطراري مناسب، لازم است وجود داشته باشد. 

ارزياب پرتوي بايد نوع اندازه‌گيري‌هاي مورد نياز و نوع وسايل نمونه‌برداري و پايش برای ارسال به صحنة سانحه را تعيين كند. يك ارزياب پرتوي بدون وسايل نمونه‌برداري و پايش، ممكن است قادر به تعيين كامل وسعت و ماهيت خطر نباشد. اين فرد براي تأييد وجود يا عدم وجود چشمه‌هاي پرتوزا بايد به دستگاه‌هاي آشكارسازي مناسب اعتماد نماید.

سوانح با مقياس متوسط تا بزرگ

در سوانحي كه با انتشار مواد در جو همراه است، وجود چندين گروه پايش براي تعيين مخاطرات مردم از طريق مشخص نمودن وسعت ابر راديواكتيو، غلظت آلودگي هوا در ابر راديواكتيو و ته‌نشست[9] ناشي از ابر راديواكتيو، لازم مي‌باشد. گروه‌هاي پايش در مراحل اوليه سانحه فعال مي‌شوند تا اطمينان حاصل شود كه بيشترين ميزان حفاظت از افراد جامعه به عمل‌آمده است. البته ملاحظات ايمني به‌منظور حفظ سلامتي گروه‌هاي پايش نيز بايد درنظر گرفته شود[10]. اگر احتمال تداوم يك سانحه يا شرايط اضطراري در مدت‌زمان طولاني وجود داشته باشد، امكان جايگزيني گروه‌هاي نمونه‌برداري و پايش در صحنة سانحه نيز لازم است.

براي تعيين اقدامات فوري كه بايد انجام شوند، برنامه‌هاي نمونه‌برداري جهت مشخص نمودن نياز به جابه‌جايي موقت افراد و انتقال حيوانات به پناهگاه همراه با تامين مواد غذايي غيرآلوده، بايد انجام شوند. سبزيجات و ديگر فرآورده‌هاي گياهي محلي، منابع آب آشاميدني و شير توليدشده در لبنياتي‌هاي محلي بايد براي مقايسه با آستانه‌هاي اقدام كنترل شوند. 

ماهيت و ابعاد برنامه‌هاي نمونه‌برداري به وسعت و مقياس پخش و آمار جمعيتي منطقه (با در نظر گرفتن توزيع جمعيت و فعاليت‌هالي كشاورزي) بستگي دارد.

نمونه‌برداري در طول تمام مراحل يك سانحة بزرگ ضروري است. در مرحله اوليه يك سانحه كه با آلودگي هوا همراه است، اولويت‌بندي نمونه‌برداري به‌صورت زير مي‌باشد:

الف. نمونه‌برداري از هوا در ابر راديواكتيو و در طول مدت انتشار؛ اندازه‌گيري غلظت هسته‌هاي‌ پرتوزا، داده‌هاي لازم براي ارزيابي خطرات استنشاقي و محاسبه مجدد آستانه‌هاي مداخله عملياتي 1 و 2 را تامين مي‌كند.

ب.  نمونه‌برداري از خاك بعد از اتمام انتشار يا پس از عبور ابر راديواكتيو؛ اندازه‌گيري غلظت هسته‌هاي‌ پرتوزا، مقادير ته‌نشست زمين را مشخص نموده و داده‌هاي لازم براي محاسبه دوباره آستانه‌هاي مداخلة عملياتي 4، 6 و 7 را فراهم مي‌آورد.

ج.  نمونه‌برداري از آب، شير و غذاي آلوده بعد از اتمام انتشار يا پس از عبور ابر راديواكتيو؛ اندازه‌گيري غلظت هسته‌هاي پرتوزا، داده‌هاي مورد نياز براي تعيين ضرورت محدوديت در مصرف مواد غذايي را تامين مي‌كند. 

ادامه دارد.......


 

[1] Accident Classification 

[2] Operational Intervention Levels (OILs)

[3] Plume

[4] Vital Infrastructure Elements

[5] Dispersion 

[6] Fallout

[7] Spill

[8] Radiation Monitoring Kit

[9] Deposition

2 با توجه به اين مسأله، استقرار  سيستم‌هاي خودكار پايش كه داراي قابليت ارسال مستقيم اطلاعات به مركز اضطراري باشند، يك امتياز به‌شمار مي‌آيد.